خرق1404
روستایی آرام و دوست داشتنی در دل کوهستان
درباره وبلاگ


به خرق 1404خوش آمدید این سامانه برای کسانی است که زندگی در دل کوهستان را افتخار می دانند و تحت تاثیر زندگی شهری قرار نمی گیرند و به اصل خویش پایبندند. در این وبلاگ سعی خواهد شد آخرین اطلاعات بخش کشاورزی ارائه گردد پس شما هم با من همکاری کنید . با تشکر محمد علي بهمنی - پورباقر
آخرین مطالب

آخرین كلمات برخی افراد به نقل از عزرائیل !!

آخرین کلمات یک برقکار : خوب حالا روشنش کن…

آخرین کلمات یک ملوان زیردریایی : من عادت ندارم با پنجرهء بسته بخوابم…

آخرین کلمات یک متخصص خنثی بمب : این سیم آخری رو که قطع کنم تمومه…

آخرین کلمات یک نارنجک‌انداز : گفتی تا چند بشمرم؟

آخرین کلمات یک جهانگرد در آمازون : این نوع مار رو میشناسم، سمی نیست…

آخرین کلمات یک پلیس : شیش بار شلیک کرده، دیگه گلوله نداره…

آخرین کلمات یک چترباز : پس چترم کو؟

آخرین کلمات یک خبرنگار : بله، سیل داره به طرفمون میاد…

آخرین کلمات یک خلبان : ببینم چرخها باز شدند یا نه؟

آخرین کلمات یک داور فوتبال : نخیر آفساید نبود!

آخرین کلمات یک دربان : مگه از روی نعش من رد بشی…

آخرین کلمات یک دوچرخه‌سوار : نخیر حق تقدم با منه!

آخرین کلمات یک دیوانه : من یه پرنده‌ام!

آخرین کلمات یک سرنشین اتوموبیل : برو سمت راست راه بازه…

آخرین کلمات یک شکارچی : مامانت کجاست کوچولو؟.

آخرین کلمات یک غواص : نه این طرفها کوسه وجود نداره…

آخرین کلمات یک فضانورد : برای یک ربع دیگه هوا دارم…

آخرین کلمات یک قصاب : اون چاقو بزرگه رو بنداز ببینم…

آخرین کلمات یک قهرمان : کمک نمیخوام، همه‌اش سه نفرند…

آخرین کلمات یک قهرمان اتوموبیلرانی : مکانیک یادش رفته ترمز رو درست کنه!

آخرین کلمات یک کارآگاه خصوصی : قضیه روشنه، قاتل شما هستید!

آخرین کلمات یک کامپیوتر : هارددیسک پاک شده است…

آخرین کلمات یک کوهنورد : سر طناب رو محکم بگیری ها…

آخرین کلمات یک گروگان : من که میدونم تو عرضهء شلیک کردن نداری…

آخرین کلمات یک گیتاریست : یه خرده ولوم بده…

آخرین کلمات یک انسان عصر حجر : فکر میکنی توی این غار چیه؟

آخرین کلمات یک مادر : بالأخره سی‌دی‌هات رو مرتب کردم…

آخرین کلمات یک متخصص آزمایشگاه : این آزمایش کاملاً بیخطره…

آخرین کلمات یک متخصص کامپیوتر : معلومه که ازش بک‌آپ گرفتم!

آخرین کلمات یک معلم رانندگی : نگه دار! چراغ قرمزه!

آخرین کلمات یک ملوان : من چه میدونستم که باید شنا بلد باشم؟

آخرین کلمات یک بندباز : نمیدونم چرا چشمام سیاهی میره…

آخرین کلمات یک پزشک : راستش تشخیص اولیه‌ام صحیح نبود.بیماریتون لاعلاجه…

آخرین کلمات یک بیمار : مطمئنید که این آمپول بی خطره؟

آخرین کلمات یک پیشخدمت رستوران : باب میلتون بود؟

آخرین کلمات یک جلاد : ای بابا، باز تیغهء گیوتین گیر کرد…

آخرین کلمات یک خون‌آشام : نه بابا خورشید یه ساعت دیگه طلوع میکنه!

چهار شنبه 21 تير 1391برچسب:مهربان, :: 9:14 ::  نويسنده : محمد علی بهمنی -پورباقر

مهربان باش

مردم اغلب بی انصاف، بی منطق و خود محورند، ولی آنان را ببخش.
اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم می کنند، ولی مهربان باش.
اگر موفق باشی دوستان دروغین و دشمنان حقیقی خواهی یافت، ولی موفق باش.
اگر شریف و درستکار باشی فریبت می دهند، ولی شریف و درستکار باش.
آنچه را در طول سالیان سال بنا نهاده ای شاید یک شبه ویران کنند، ولی سازنده باش.
اگر به شادمانی و آرامش دست یابی حسادت می کنند، ولی شادمان باش.
نیکی های درونت را فراموش می کنند، ولی نیکوکار باش.
بهترین های خود را به دنیا ببخش حتی اگر هیچ گاه کافی نباشد.

و در نهایت می بینی هر آنچه هست همواره میان "تو و خداوند" است نه میان تو و مردم.

دکتر علی شریعتی

چهار شنبه 21 تير 1391برچسب:, :: 8:49 ::  نويسنده : محمد علی بهمنی -پورباقر

جوانان عزیز خرقی درس بخوانید تا هم خودتان  پیشرفت کنید و هم خرق را آباد کنید به این مرد بنگرید ,او سعی کرده است و موفق شده است ,شما هم در راه اعتلای  کشور و خرق عزیز تلاش کنید.تا در سال 1404 خرق

پیشرفته ای داشته باشیم.آیا شما در قسمت نظرات می توانی پیش بینی کنید که در سال 1404 خرق به چه پیشرفت هایی نایل خواهد آمد, می توانید با روحانی روستا ,دهیار روستا ,شورای روستا و صاحب نظران روستا هم مشورت کنید. و نظر بدهید.

من خودم آینده خوبی را برای خرق می بینم ,از نظر سطح علمی پیشرفته خواهد شد. از نظر سطح کشاورزی و دامی رشد قابل توجهی خواهد داشت از نظر جاده ای وضعیت بسیار خوبی خواهد داشت وووو.....

موفقیت نامحدود 2 ( استاد حلت )

دسته نرم افزار کاربردی زیردسته روانشناسی و متافیزیک


مجموعه ارزشمند از سمینارهای جدید استاد موفقیت در ایران

این مجموعه گرانبها شامل سمینارهای زیر می باشد :

زنان و نوسی مردان مریخی( استاد حلت )
سمینار توانگران اینگونه می اندیشند( دکتر حلت)
سمینار ارتباط موثر با فرزندان ( دکتر حلت )
سمینار بزرگ دیدار با سرنوشت 2 (برنامه ریزی)
سمینار تولدی دوباره ( استاد حلت )
سمینار زندگی آرام ( دکتر حلت )
سمینار مراقبه و کاهش استرس ( استاد حلت )

زندگی نامه استاد احمد حلت :

احمد حلت در 17 بهمن 1341 در یكی از مناطق مركزی شهر تهران به دنیا آمد. در رشته ریاضی و فیزیك فارغ التحصیل و جهت تحصیل در علوم روان شناسی وارد دانشگاه شد. پس ا ز آن در دانشگاه علامه طباطبایی رشته علوم ارتباطات و روزنامه‌نگاری را به پایان برد. سپس موفق شد در اردیبهشت ماه 1384/ می 2006 مدرك دكترای روان‌شناسی بالینی خود دریافت كند.

او در سال 1368 برای اولین بار و به صورت رسمی به آموزش تكنیك‌های موفقیت در كنار آموزش تندخوانی پرداخت. ایشان نام خود را به عنوان اولین ایرانی آموزش دهنده راهكارهای موفقیت در ایران و خاورمیانه ثبت نمود، و تاكنون بیش از دو میلیون نفر تحت آموزش مستقیم تكنیك‌های موفقیت در كشور قرار گرفته‌اند. حلت در سال 1377 به انتشار مجله موفقیت پرداخت. مدیر مسوول و صاحب امتیاز ماهنامه موفقیت اینك رهبری تیم موفقیت ایران را عهده‌دار است.
در اغلب شهرها و دانشگاه‌های مهم كشور به ارائه سمینارهایی تحت عناوین مختلفی كه در ادامه آمده، اقدام نمود. حلت همواره در فكر نوآوری و خلاقیت بوده و موسسه فرهنگی همه راز موفقیت نیز از جمله موسسات تحت سرپرستی ایشان با هدف گسترش فرهنگ مثبت‌نگری و موفقیت است. استاد حلت طرح جهانی دهكده موفقیت را در فروردین ماه 1380 به مردم خوب كشورمان هدیه داد. او معتقد است روزی دهكده جهانی موفقیت به بزرگترین مركز تحقیقاتی جهان تبدیل خواهد شد و البته این حق مسلم ایرانیان است.
استاد حلت بیش از 200 برنامه در شبكه جهانی جام جم ارائه نمود و در این برنامه‌ها به ایرانیان ساكن كشورهای مختلف جهان رازهای كسب موفقیت و شادابی در زندگی را آموزش داد. او محبوبیت چشمگیری در این برنامه‌ها پیدا كرد. تا جایی كه به عنوان كارشناس منتخب شبكه جهانی جام جم انتخاب شد. هدف اصلی استاد ترویج و اشاعه فرهنگ مثبت‌نگری در جامعه است. او معتقد است به راز بزرگ موفقیت و قدرت دست یافته كه مصداق آیه و اما بنعمت ربك فحدث آن را با خلوص نیت در اختیار هم میهنان عزیزش قرار می‌دهد.

 

چهار شنبه 21 تير 1391برچسب:تلاش, :: 8:25 ::  نويسنده : محمد علی بهمنی -پورباقر

 

 

در این فکر بودم که سرمایه‌ام را افزایش بدهم تا بتوانم کاری بکنم. می‌خواستم یک کارگاه فرشبافی راه بیندازم. سراغ پسرعموی پدرم رفتم و از او ۲۰ هزار تومان قرض کردم و ۶۰ هزار تومان هم از بانک وام گرفتم. سرمایه‌ام شد ۱۰۰ هزار تومان یعنی به اندازه یک تراول صد تومانی امروزی.
 پارسینه: من احد عظیم‌زاده هستم. در ۱۰ آذر ۱۳۳۶ در ده اسفنجان در شهرستان اسکو متولد شدم. هفت ساله بودم که پدرم را از دست دادم و یتیم شدم.

امکانات مالیمان اجازه نمی‌داد به مدرسه بروم و فقط پس از رفتن به کلاس اول مجبور شدم پشت دار قالی بنشینم و قالیبافی کنم. تا ۱۳ سالگی روز‌ها قالی می‌بافتم و شب‌ها درس می‌خواندم. چاره‌ای نبود، وسع مالی ما جز این اجازه نمی‌داد.

 

 

خاک خوردم و زحمت بسیار کشیدم. در سال ۲بار بیشتر نمی‌توانستیم برنج بخوریم. یک بار روز ۲۱ ماه رمضان و بار دوم شب چهارشنبه‌سوری. آرزو داشتم یا خلبان شوم یا پولدار و برای رسیدن به این آرزو‌ها بسیار زحمت کشیدم.
 


کارم را با به دوش کشیدن پشتی و قالی‌های کوچک و بردن آن از اسفنجان یا اسکو برای فروش آغاز کردم. در آغاز کار از هرکدام از آن‌ها یک یا دو تومان (نه هزار یا ۲هزار تومان) سود می‌کردم. پنج سال اینچنین سخت کار کردم. بسیار دشوار بود. اما پشتکار و اعتقاد به هدف با توکل به خدا تحمل سختی‌ها را آسان می‌کرد. در ۱۸ سالگی توانستم ۲۰ هزار تومان پس‌انداز کنم، اما فشار‌ها همچنان ادامه داشت تا این‌که مجبور به ترک تحصیل شدم.

غصه یتیمی چون باری سنگین به دوشم بود. (بغض می‌کند) یتیم هیچ‌کس را ندارد. کارمند، کارگر، بانکی، کاسب و هرکس دیگری شب که به خانه‌اش می‌رود دستی به سر و روی بچه‌اش می‌کشد. اما یتیم این محبت بزرگ را ندارد. شب‌ها، شب‌های جمعه پا‌هایش را در بغل می‌گیرد و به انتظار می‌نشیند. در انتظار آن کس که دستی به سرش بکشد...

در این فکر بودم که سرمایه‌ام را افزایش بدهم تا بتوانم کاری بکنم. می‌خواستم یک کارگاه فرشبافی راه بیندازم. سراغ پسرعموی پدرم رفتم و از او ۲۰ هزار تومان قرض کردم و ۶۰ هزار تومان هم از بانک وام گرفتم. سرمایه‌ام شد ۱۰۰ هزار تومان یعنی به اندازه یک تراول صد تومانی امروزی.
وقتی این پول دستم آمد تازه به فکر افتادم که چه بکنم.

چه ایده جدیدی داشته باشم؟ ماه‌ها فکر کردم. آن روز‌ها چون انقلاب پیروز شده بود تا ۲ سال به هیچ ایرانی پاسپورت نمی‌دادند. در این مدت فکر کردم و فکر کردم تا به این نتیجه رسیدم که با صادرات کارم را شروع کنم.

 اما هیچ اطلاعاتی نداشتم. شنیده بودم آلمان مرکز تجارت فرش است. ویزا گرفتم و به هامبورگ رفتم و در یک مسافرخانه یا پانسیون مستقر شدم. به سالن‌ها و انبارهای فرش آنجا سرزدم و با سلیقه‌ها آشنا شدم. آنجا به من گفتند ثروتمندان برای خرید فرش به سوئیس می‌روند. ویزای ۱۵ روزه سوئیس گرفتم و به ژنو رفتم.

زبان هم نمی‌دانستم. در یک هتل با تاجری آشنا شدم و او ایده اصلی را به من داد: فرش گرد بباف. در آن دوران در ایران فرش گرد بافته نمی‌شد و کیفیت تولید فرش و رنگ‌بندی‌ها هم مناسب نبود. چای و قهوه‌ام را خوردم و‌‌ همان روز به ایران برگشتم.

به ده خودمان آمدم و ساختمانی اجاره کردم. دستگاه خریدم، با ۱۰ درصد نقد و بقیه اقساط. ابریشم هم قسطی خریدم. انسان باید ریسک‌پذیر باشد و من هم ریسک کردم. با دست خالی و از هیچ.

شروع به بافتن فرش گرد کردم و چند نمونه که بیرون آمد سر و کله تاجران آلمانی پیدا شد و آنان به اسفنجان آمدند. باور می‌کنید یا نه؟ در اولین معامله ۶. ۵ میلیون تومان نقد پرداختند و شش میلیون تومان هم چک دادند! آن شب از شدت هیجان نخوابیدم. احساس آن شب را خوب به خاطر دارم. سرمایه ۱۰۰ هزار تومانی من که ۸۰ هزار تومانش قرض بود در کارخانه اجاره‌ای اینچنین سودی نصیب من کرده بود، در اولین قدم...

 کسب و کارم رونق گرفت و صادراتم را به آلمان، ایتالیا، سوئیس، انگلیس، بلژیک و دیگر کشور‌ها آغاز کردم. بسیار سفر کردم و ایده‌های جدید دادم. از موزه‌های فرش کشور‌ها بازدید می‌کردم و از طرح‌ها اقتباس یا از آن‌ها عکس می‌گرفتم و با الهام از آن‌ها و تلفیق طرح‌ها، ایده‌های نو بیرون می‌دادم. در این مدت سلیقه مشتریان را شناختم.

اصول کار خودم را پیدا کردم. من شریک ندارم. هیچ‌گاه نداشته‌ام و نخواهم داشت. اگر شریک خوب بود، خدا برای خودش شریک می‌گذاشت.

اصل دیگر من احترام به مشتری است، هر که می‌خواهد باشد. پیش مشتری مثل سربازی که جلوی تیمسار خبردار می‌ایستد، با احترام می‌ایستم. اتکای خودم اول به خدا و دوم به ایده و تفکر و پشتکار و ریسک‌پذیری خودم است. بسیار ریسک می‌کنم، بسیار.

کمی بعد در بازدید از هتل‌های معروف جهان تصمیم گرفتم وارد کار ساخت بزرگ‌ترین پروژه هتل کشور شوم. تاکنون ۱۸۰ میلیارد تومان در این پروژه سرمایه‌گذاری کرده‌ام. تمام مصالح این پروژه خارجی و بهترین است.

سنگ برزیل، شیشه بلژیک، دستگیره در انگلیس و تاسیسات آلمانی است. کابین چهار آسانسور نیز از طلای ۱۸ عیار است. این هتل ۳۴۰ واحد مسکونی در ۲۵ طبقه، هفت طبقه سالن ورزشی، ۳۴ طبقه هتل، ۷ رستوران روی دریاچه، ۱۰ هزار متر شهر آبی، ۷۰ هزار متر زمین آمفی‌تئا‌تر، ۹۰ هزار متر زمین گلف و ۲ باند هلیکوپ‌تر دارد. فقط قرارداد نور‌پردازی این پروژه با فرانسوی‌ها ۹ میلیون دلار (۹ میلیارد تومان) ‌ است. این پروژه آبروی کشور است و من با افتخار روی آن سرمایه‌گذاری کرده‌ام. من ایران را دوست دارم. بروید بگردید حتی یک دلار و ریال در خارج کشور ندارم و سرمایه‌گذاری یا ذخیره نکرده‌ام....

می‌پرسید چه احساسی نسبت به پول دارم؟ پول دیگر مرا ارضا نمی‌کند. هدف من کارآفرینی است. تنها در پروژه آن هتل ۶۰۰ نفر به طور مستقیم کار می‌کنند.

من ۲ بار برنده تندیس الماس بزرگ‌ترین بیزینس‌من جهان شدم و بزرگ‌ترین صادرکننده فرش کشور هستم. اما می‌دانید بزرگ‌ترین افتخار من چیست؟

یتیم‌نوازی. افتخار می‌کنم ۲ سال خیر نمونه کشور شدم. افتخار می‌کنم جزو ۱۰۰ کارآفرین بر‌تر کشور هستم. دوست دارم اشتغالزایی کنم. دوست دارم سفره مرتضی علی باز کنم، معتقدم خدا من را وسیله قرار داده است. هم‌اکنون ۱۰۷۰ بچه یتیم را زیر پوشش دارم و با خودم پیمان بستم تا عمر دارم هر سال ۱۰۰ بچه به آن‌ها اضافه کنم.

وصیت کرده‌ام وقتی مردم تا ۱۰ سال بعد از عمرم هر سال ۱۰۰ بچه یتیم اضافه شود و مخارج همه یتیم‌ها را از محل ارثم بپردازند. بعد از ۱۰ سال هم اگر بازماندگانم لیاقت داشتند، راه من را ادامه می‌دهند. سفره که می‌اندازیم برای یتیم‌ها و می‌آیند و غذا می‌خورند، کیف می‌کنم. گریه می‌کنم و حال می‌کنم.

در یک مراسمی بچه‌ها دورم جمع شده بودند و هر کس چیزی می‌خواست. در این میان دختربچه‌ای به من نزدیک شد و به جای آنکه چیزی بخواهد، فقط خواست دستم را ببوسد. مهرش بدجور به دلم نشست. خواستم فردا بیایند دفترم. آن دختر الان دخترخوانده من است.

 روی پایم نشست و بابایی صدایم کرد. من به هر دخترم ۵۰ میلیون تومان جهاز دادم و مقرر کردم به این یکی ۱۰۰ میلیون تومان جهاز بدهند. این دست خداست که مهر این دختر را به دل من انداخت.

یتیمی سخت است. بهترین ساعات عمر من زمانی است که در خدمت یتیمان هستم.

پول را برای چه می‌خواهیم؟ خدا به ما داده و ما هم باید به بقیه بدهیم.

ما وسیله هستیم. باید بخشید و بی‌منت و زیاد بخشید. این توصیه من به همکارانم است. من از زیر صفر شروع کردم. توصیه من به جوانان این است که منطقی فکر کنند. این گونه نبوده که شب بخوابم، صبح پولدار شوم. خاک خوردم و رنج کشیدم و آثار این رنج هنوز در من هست. امیدشان به خدا و فکر و بازوی خودشان باشد. درستکار باشند و تلاش و تلاش و تلاش کنند. این فرمول من است...
یک شنبه 4 تير 1391برچسب:کشتی, :: 8:20 ::  نويسنده : محمد علی بهمنی -پورباقر

ولادت امام حسین(ع)-1
امام حسین(ع) از منظر رسول الله(ص)
خبرگزاری مهر ـ گروه دین و اندیشه: حضرت رسول(ص) به مناسبت های مختلف در سخنانی همه مردم را به مقام و جایگاه اهل بیت(ع) خصوصا امام حسن(ع) و امام حسین(ع) آشنا می کردند و از مردم خواستند که آنها را حفظ کنند.
در قلب پیامبر(ص)
عمران بن حصین می گوید: روزی پیامبر اکرم(ص) به من فرمودند: «ای عمران! هرچیزی در دل جایگاهی دارد، اما هیچ چیز همانند این دو جوان (امام حسن و امام حسین) در قلب من از منزلت برتر و بیشتری برخوردار نیست.»
عمران می گوید: عرض کردم یا رسول الله(ص) چه چیزی موجب شده که این همه آن دو بزرگوار را دوست می دارید؟ حضرت فرمودند: «ای عمران آنچه بر تو پوشیده بسیار بیشتر از آنی است که به آن اطلاع پیدا کرده ای، خداوند متعال به من دستور داده که این دو را دوست داشته باشم.»
 
عروة الوثقی الهی
امام محمد باقر(ع) از رسول خدا(ص) نقل می کنند که آن حضرت فرمودند: «هر کس بخواهد به عروة الوثقی ـ که خداوند متعال در قرآن فرموده است که هرگز گسسته نمی شود ـ چنگ بزند باید علی(ع)، فاطمه(س)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را دوست بدارد؛ زیرا خداوند متعال در عرش عظمت و جلال خود آنها را دوست می دارد.»
 
مشعل هدایت و کشتی نجات
نقل شده است که روزی پیامبر اکرم(ص) به امام حسین(ع) که از در وارد شدند، فرمودند: «خوش آمدی ای زینت آسمان ها و زمین!» یکی از حاضران به نام ابی بن کعب [با تعجب] عرض کرد. یا رسول الله(ص)، آیا جز شما کسی دیگر هم زینت آسمان ها و زمین محسوب می شود؟ رسول خدا(ص) فرمودند: «ای ابی بن کعب، سوگند به آن که مرا به حق به پیامبری مبعوث کرد، همانا حسین بن علی(ع) در آسمان ها از روی زمین بیشتر شناخته شده است. نام او در عرش الهی این گونه نوشته شده است: اِنّ الحُسینَ مِصباحُ الهُدی و سفینةُ النّجاة؛ همانا حسین مشعل هدایت و کشتی نجات است.»
 
 
یک شنبه 4 تير 1391برچسب:حاجی, :: 7:39 ::  نويسنده : محمد علی بهمنی -پورباقر

 

             حجه السلام محمد ابراهيم  بهمني

از روحانيون معزز خرق مي فرمايند : به استقبل حاجيان برويد و با آنها مصافحه كنيد ،چون اسلام تاكيد زيادي بر اين امر دارد . حاج آقا بهمني در همين خصوص به ذكر حديثي از امام صادق عليه السلام به شرح ذيل  پرداخت ،

عن ابى عبد الله عليه السلام: من لقى حاجا فصافحه كان كمن استلم الحجر.

امام صادق -عليه السلام- فرمود: هر كس با حاجى ديدار كند و با او مصافحه نمايد گويا بر حجر الاسود دست كشيده است.

بحار الانوار/ ج 96/ 384

یک شنبه 4 تير 1391برچسب:ورودی آب, :: 7:38 ::  نويسنده : محمد علی بهمنی -پورباقر

'علیرضا عامری' روز شنبه در گفت و گو با خبرگزاری جمهوری اسلامی اظهار داشت: از این میزان آب ورودی به مخازن سدهای استان در سال جاری حدود 42 میلیون مترمكعب برای مصارف كشاورزی و فعالیت های صنعتی خارج شده است.

وی میزان ذخیره آب در چهار سد فعال خراسان شمالی در سال جاری را 145 میلیون متر مكعب اعلام كرد كه این میزان در سال قبل 103 میلیون مترمكعب بوده است.

وی اضافه كرد: براساس گزارش ایستگاه های باران سنجی شركت آب منطقه ای خراسان شمالی، در سال آبی جاری ، میزان بارش در استان 27 درصد نسبت به مشابه پارسال افزایش داشته است.

عامری افزود: در سال آبی جاری 287 میلیمتر باران در این استان بارید، كه میزان بارش باران در مدت مشابه سال قبل 228 میلیمتر بود.

شنبه 6 خرداد 1391برچسب:توت سفید, :: 13:49 ::  نويسنده : محمد علی بهمنی -پورباقر

 

خواص توت سفيد

توت سفيد سرشار از املاح معدني ،تانن ، مواد چربي و ويتامين هاي A و C ميباشد.

اين ميوه به طرز عجيبي وزن را كاهش مي دهد.

قند توت باعث چاقی نمی‌شود.

قند موجود در توت سفيدبراي كساني كه مبتلا به مرض قند ميباشند ضرر ندارد و معمولا به جاي قند سفيد مصنوعي ، چاي را با توت خشك ميخورند .

قند فروكتوز آن باعث برطرف شدن گرسنگي مي شود و فيبر آن سوخت كالريهاي بدن را تسريع مي دهد.

میوه توت چه خشک و چه تازه خشکی دماغ را برطرف می‌کند و از دوستان کبد و طحال است.

جوشانده پوست ریشه و برگ توت ادرار را زیاد می‌کند.

جوشانده‏ً پوست خشك شاخه هاي جوان و تازه درخت توت براي لينت(نرم)  مزاج مفيد است .

شیره برگهای آن به عنوان تب‌بر و التیام دهنده زخم در گذشته استفاده می‌شد.

عصاره برگ توت ضد سم قوی است.

اگر برگ تميز درخت توت سفيد را بكوبيد، شيره اي از آن به دست مي آيد كه التيام و جوش خوردن زخم ها را سرعت مي دهد.

 

شنبه 6 خرداد 1391برچسب:تفاهم نامه, :: 13:48 ::  نويسنده : محمد علی بهمنی -پورباقر

تفاهم‌نامه واگذاري خدمات وزارت جهاد كشاورزي به دفاتر پيشخوان خدمات دولت امضا شد در اجراي آيين‌نامه ايجاد و بهره‌برداري از دفاتر پيشخوان دولت و بخش عمومي غيردولتي ابلاغي از سوي رئيس جمهوري اسلامي ايران به شماره 61116 / 42401 مورخ 18/3/1389 طي تفاهم‌نامه اي ‌مابين وزارت جهاد كشاورزي به عنوان دستگاه خدمات دهنده و معاونت توسعه مديريت و سرمايه انساني رييس‌جمهور توافق گرديد كه بخشي از خدمات قابل ارائه وزارت جهاد كشاورزي از طريق دفاتر پيشخوان و بانظارت كارگروه هاي استاني به مردم ارائه گردد.

اين تفاهم نامه را سيد علي صدرالسادات معاون توسعه مديريت و منابع انساني وزارت جهاد كشاورزي به نمايندگي از دستگاه خدمت دهنده و احمد بزرگيان معاون نو سازي و تحول اداري معاونت توسعه مديريت وسرمايه انساني رييس‌جمهور به عنوان رييس كارگروه تخصصي كارگروه راهبري دفاتر پيشخوان امضا كردند.

مطابق اين تفاهم نامه و در راستاي تسهيل در ارائه خدمات تخصصي وزارت جهاد كشاورزي به بهره برداران بخش كشاورزي مقرر گرديد كه با رعايت مفاد آئين نامه و با هماهنگي كارگروه هاي استاني، شركت هاي مشاوره اي خدمات فني و مهندسي و شركت هاي تعاوني هاي روستايي مستقر در روستاها به شرط احراز شرايط لازم، مجوز تاسيس دفتر پيشخوان روستايي دريافت نمايند.

بر اساس اين تفاهم نامه و مصوبات جلسه مورخ 26 ارديبهشت 91كارگروه  دفاتر پيشخوان در فاز اول از اجراي اين تفاهم نامه، بيش از 90 خدمت شامل خدمات مرتبط با نظام گلخانه اي و همچنين خدمات مرتبط با ماده 5 قانون نظام دامپروري كشور از طريق دفاتر پيشخوان روستايي و شهري قابل ارائه خواهد بود.

واگذاري فاز اول خدمات قابل ارائه وزارت جهاد كشاورزي به دفاتر پيشخوان، پس از تعيين تعرفه ها و كارمزدهاي مربوطه و ابلاغ دستورالعمل و بخشنامه هاي لازم به سازمان جهاد كشاورزي استان ها و كارگروه هاي استاني اجرايي خواهد شد. فهرست نهايي شركت هاي مشاوره اي خدمات فني و مهندسي با هماهنگي سازمان نظام مهندسي كشاورزي و منابع طبيعي و فهرست شركت هاي تعاوني روستايي نيز با هماهنگي سازمان مركزي تعاون روستايي تهيه و براي دريافت مجوز تاسيس دفتر پيشخوان ارائه مي گردد.

همچنين دفاتر پيشخوان شهري و روستايي موجود هم جهت ارائه خدمات اين وزارتخانه به مردم بايست شرايط اختصاصي تعيين شده توسط وزارت جهاد كشاورزي را دارا باشند. شرط اصلي ارائه خدمات قابل ارائه وزارت جهاد كشاورزي در دفاتر پيشخوان شهري و روستايي موجود، حضور و نظارت مستمر يك نفر مهندس كشاورزي عضو سازمان نظام مهندسي كشاورزي و منابع طبيعي است. 
اين تفاهم نامه همه خدمات مربوط به وزارت جهاد كشاورزي اعم از ستاد مركزي، سازمان هاي تابعه و وابسته و موسسات و شركت ها را در برمي گيرد و معاونت توسعه مديريت و سرمايه انساني رييس‌جمهور از انعقاد تفاهم نامه جداگانه با سازمان هاي تابعه و وابسته و موسسات و شركت هاي وزارت جهاد كشاورزي خودداري مي نمايد.

                                

شنبه 6 خرداد 1391برچسب:دریا, :: 13:30 ::  نويسنده : محمد علی بهمنی -پورباقر

مردم خون گرم و صبور خرق  منتظرند تا آب دریای مازندران به روستای آنها برسد و بتوانند از دریاچه روستا به ماهی گیری بپردازند و رزق و روزی خود را نیز ، علاوه بر کشاورزی ، از این راه تامین کنند . آیا آن روز نزدیک است تا قایق به گل نشستهء خرقی ها در دریایی از آب شناور گردد.

به امید آن روز

 

 

S A L I J O O N